Oct 05 2003

روان شناسي يك حكم

نوشته:     :::       Comments Off on روان شناسي يك حكم

زني مردي را كه قصد تجاوز به اورا داشت در حال دفاع از خويش در جزيره اي متعلق به ايران از پاي در ميآورد.
مرد يكي از سران نيروي امنيتي در جزيره است كه بغير از آن يكي از مراكز جلب توريست و درآمد داخلي براي كساني مشخص ميباشد. اين بخودي خود مسئله را از حالت عادي خارج ساخته و بنوعي آنرا با حيثيت رژيم مرتبط ميسازد.
خانواده مرد بعنوان صاحبين خون مرد كه از مادر و همسر او تشكيل ميگردند بنوعي در مضيقه ناموسي و نامي قرار ميگيرند. اگر مجرم را ببخشند بنوعي بر شكست خويش در مسائل اخلاقي خانواده و فقدان اعتبار آن صحه گذارده اند.
قاضي دادگاه نيز بهمچنين اگر بر اجراي حكم اعدام پايفشاري نكند بگونه اي سردمداران نيروهاي امنيتي را كه با صاحبين قدرت در ايران بگونه اي لاينفك ادغام گرديده اند بزير علامت سئوال كشيده است.
مردم بكار خويش مشغولند و فرصت كنكاش در مسائل را ندارند.
حال من ميپرسم كه چه انتظاري ميتوان داشت و چه اميدي براي نجات زن موجود است؟
شايد اين بگونه اي ساده نمودن ماجرا باشد ولي آيا جريان جز از اين است و بغير از ساده كردن مسائل راهي براي حل آنها موجود ميباشد؟
بيغرض

نوشته: در ساعت: 7:53 pm در بخش: بدون دسته بندی

Comments Off on روان شناسي يك حكم  |           

Comments are closed.

اخبار و مطالب خواندنی