Oct 06 2003
حقیقت! کدام حقیقت!؟
سينا هدا در نظرخواهی صفحهای که بخاطر افسانه نوروزی درست کردهام مینویسد:
خسن آقاي عزيز!
سلام.
(اين متن عين متن هاله ي عزيز است)
تلاش ات را براي جلوگيري از اعدام و كشتن يك انسان ميستايم.
من با لغو حكم اعدام ميتوانم موافق باشم اما راجع به حكم افسانه نميتوانم اظهار نظر كنم كه او حتما”بايد آزاد شود! من نه از حقيقت ماجرا جز آنكه همه شنيده اند اطلاع دارم و نه نيت خوان دل افسانه و مقتول هستم..اين كار يكو ميانجي براي ختم قائله به نام مشتبه قاضي بايد صورت بگيرد…قضاوت را نه كار خود ونه كار ديگران ميدانم…اما ميتوانم به اين معتقد باشم وقتي كه حق حيات و زندگي در اراده و در دستان ما نيست لزوما نبايد حق مرگ نيز كار ما باشد…اين از حقوق طبيعت و احيانا متافيزيكي است كه از آن تجربه ي عمومي و مشترك نداريم است.پس با نفس كشتن به هر شكل از جنايت گرفته تا دفاع و كيفر مخالفم…
يعني حتي هنگام مقابله با كسي كه قصد جان مارا كرده معتقدم بايد دفاع كنيم و حتي المقدور او را از كار بيندازيم نه اينكه جانش را بگيريم…مگر اينكه قتل او تصادفي و خارج از اراده ي ما در حين دفاع صورت پذيرد.باين اوصاف خيال ميكنم بهتر باشد در اعتراض خود و آنچه ميخواهيم بگوييم كمي تامل كنيم تا مباحث با هم خلط نشود. اعتراض به اعدام آري ، اما تقاضاي آزادي را نميدانم.
از بحثهای جانبی این نوشته که بگذریم و به اصل مطلب که همانا جمله من باشد که نوشته بودم “افسانه نوروزی را آزاد کنید” برسیم، شاید در شرایطی حق با شما باشد. گفتم در شرایطی بخاطر اینکه همگی به شرایط عدالت در جمهوری اسلامی آگاهی داریم و اگر از لاف و گزاف زنیهای نوکران ولی فقیه بگذریم میبینیم که چیزی بنام عدالت و عدالتخانه در جمهوری لجن وجود ندارد. این واژه در آن دیار چیزی بجز یک مضحکه متعفن نیست. پس قبول کنید که در چنین جامعهای اصلا نباید در نوشتن جمله مورد بحث اندکی هم درنگ کرد.
اجازه بدهید موضوع را کمی بازتر کنم تا مجددآ باعث سوء تفاهمی مجدد نشده باشیم.
در کشورهایی که سیستمهای تا حدودی عادل حکم فرماست میگویند “بهتر است که صد جانی بی مکافات بمانند تا اینکه یک بیگناه مجازات شود”. به همین منظور هم در پروسههای محاکم، هرگاه کوچکترین اشتباهی از نظر تکنیکی اتفاق افتد، متهم را بلادرنگ آزاد میکنند تا مبادا در حق او اجحافی شده باشد.
من شناخت چندانی از شما ندارم و نمیدانم که آیا شما در چنین جوامعی زیستهاید یا نه و اگر زیستهاید که پس نیازی به توضیح نیست ولی اگر تجربهای اینچنین ندارید باید بگویم که این تجربه برای شما لازم است تا بهتر مفهوم جمله مورد بحث را دریابید.
در مملکتی که قاضی میگوید (نقل به مضمون): “او را اعدام کردیم اگر گناه کار باشد به جزای عملاش رسیده و اگر بیگناه باشد به بهشت میرود) بحث شما کاملآ بی مورد مینماید. باید همچنین بر آنچه گفتم افزود که حتی در همان دیار بی عدالتی هم قاضی مربوطه حکم صادره را مردود دانسته (بنا به اخباری که از این پروسه منتشر شده). پس مشاهده میکنید که در چنین شرایطی خواستن آزادی کسی که از خود درمقابل یک متجاوز دفاع کرده چیز زیادی نیست.
راستی باید به شما بخاطر شهامتتان آفرین گفت که در چنان حکومتی چنین با شهامت مینویسید.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 12:20 am در بخش: بدون دسته بندی