Apr 04 2004
فضولک عکسی را برام

فضولک عکسی را برام فرستاده بود که دلم نیامد آنرا به شما نشان ندهم. او در میلی که ارسال کرده مینویسد ببین اینها چقدر روی تحمیق تودها سرمایه گذاری کردهاند که جرات مطرح کردن چنین عکسهایی را بخودشون میدن.
والله دروغ چرا فضول جان از ماست که برماست. بنا به ادعای پیک نت در روزهای اربعین 3 میلیون زائر (بخوان احمق) وارد عراق میشوند همان عراقی که سگ از آن فرار میکند، شیعیان برای مسافرت انتخابش میکنند. خوب مگر وسیله بهتری برای تحمیق تودها هم سراغ داری؟ نه واقعآ سراغ داری؟
چیزی که مرا هم به خنده انداخت این بود که باید به ریش امام زمانی که بیرق از دست سیدعلی گدای چلاق بگیرد خندید. یا بلکه باید به ریش چنین امام زمانی رید.
سالها پیش در یک جایی خواندم که ادعا شده بود نقل به مضمون “شجره ملکه انگلستان به محمد وصل است” خوب مگر چه عیبی دارد زمانی که شجره ملکه انگلستان به محمد وصل باشد! سیدعلی گدای خودمان هم آبدارچی امام زمان شود. امام زمانی که صدام چندتایشان را گرفت از این بهتر نمیشود که. آخر اگر عقل در کله انسان میبود برای اینکه تئوری کل مذاهب را رد کنیم نیازی به شعور بیشتر از خر نداریم که! داریم؟ ولی متاسفانه ما هنوز در قرن بیست و یکم اندر خم یک کوچهایم.
باز هم نقل به مضمون میکنم ، مادر یکی از بچه ها در راه بازگشت از آمریکا به ایران، اینجا چند روزی پیش پسرش بود در ملاقاتی که داشتیم خانم فرمودند: “خُسن آقا نمیدانی آمریکا چقدر خوب هست ایرانیها کلی حسینیه و مسجد ساختهاند” حالا عزیز جان می بینی که ما گرفتار چه هیولایی هستیم.
یادت باشد که این مقوله فقط مربوط به پیرپاتال هایمان نمیشود، جوانان ترگل ورگل را میبینی که با آرایش پانکی یا چمیدانم برد پیت ی خود به مراسم سینه زنی میروند! معلوم است که علمای اسلام هم که سوراخ ناندانی را بلدند از آن سوء استفاده میکنند. آخر گدایانی که برای پنج تومان چند ساعت بالای منبرعربده میکشیدند و به پیشانی خود میزدند و گلوی خود را پاره میکردند تا امورشان بگذرد حالا روی گنج قارون نشستهاند مگر سلاحی بهتر از اینگونه عوام فریبی هم سراغ داری؟
وقتی عدهای روشن فکر!! دانشگاه دیده آن مملکت برای دستیابی به انخابات آزاد!! مردم را تشویق به شرکت در انتخابات رژیمی میکنند که جز خونریزی چیزی بلد نیست چه توقعی داری از عوام!؟ دست به دلم نزن که خون است. چقدر از این یا آن حکومت انتقاد کنیم؟ شاید زمان آن رسیده باشد که لبه تیز انتقاد را متوجه خودمان بکنیم. شاید اگر خودمان خر نبودیم، این اراذل سوارمان نمیشدند. آخر اگر خر دولا نشود که کسی سوارش نمیشود که! میشود؟ خوب وقتی کسی که از زور گرسنگی خود و خانوادهاش رنج میبرد، میرود و از شکم خود و خانوادهاش میگیرد و نذر حسین میکند باید هم از او سواری گرفت. آخر مگر خر برای چیز دیگری هم خلق شده است؟ خر باید سواری بدهد.
آنهایی که گمان میکردند با رفتن شاه همه چیر درست میشود کور خوانده بودند. وقتی می نویسم آنها منظورم به خودم هم هست ها اشتباه نکنیها!
آخر ما که روزهای انقلاب را فراموش نکردهایم که همگی میگفتیم این رژیم برود هرچه بیاید بهتر از این است. خریت از این بیشتر؟
حالا هم باز میگوییم این رژیم برود هرکه میخواهد بیاید جایش بهتر از این هست. عدهای هم از همین امر دارند سوء استفاده میکنند و با این سلاح به رژیم پادشاهی که 25 سال پیش به زبالهدان تاریخاش سپردیم مشروعیت میبخشند. کار به جایی رسیده که حزب توده هم شده حزب مردمی! وای به حال ما، نه بهتر است بگویم وای به حال فرزندان ما، عمر ما که تمام شد. یادم میآید روزهای پس از انقلاب توی سیته دانشگاه پاریس (خوابگاه دانشگاه) بین چپ و راست (مجاهدین و فداییها) هر روز شنبهها جلسه بحث برقرار بود. زمانی که خمینی دستور شکستن قلمها را داد به روشنفکرها گفتم بیاید بجای بحث برویم جلو سفارت تظاهرات برای دفاع از آزادی بیان، نزدیک بود همان روز مرا به درک واصل کنند. این وضع روشنفکر ماست چه توقعی داری از عوام؟
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 2:43 pm در بخش: ملای حیله گر