Feb 06 2005
نوشته سه روز پیش من
نوشته سه روز پیش من بحثهایی را پیش کشید که بد ندیدم باز به این موضوع برگردم و مخصوصا با روشنتر شدن آتش جنگ این پدیده حمایت از آمریکا را نگاهی به آن بیندازم
سه نفر با نامهای آزاده و بهرام و بهداد که چنین بحثی را پیش کشدهاند گویا چنان جوان هستند که هنوز حتی وقت آن نداشتهاند که تاریخ را مرور کنند یا حتی بخود زحمت ندادهاند که به گفتههای رئیس جمهور سابق آمریکا کلینتن در همین چند روز گذشته را که اقرار کرده و خطای مداخله آمریکا در ایران را گوشزد کرده را هم بخوانند. به قول معروف جوانی است و هزار عیب شرعی.
مساله سرنگون کردن حکومت ایران تا آنجا که به ملت ایران مربوط میشود یک مساله داخلی است و حتی در قوانین بینالملل هم چنین مکانیزمی در نظر گرفته شده که کشورها اجازه مداخله در امور یکدیگر را ندارند. حالا چه شده که آمریکا چنین حقی را دارد؟ باید از این دوستان پرسید. باور کنید اگر مداخلات آمریکا و اروپا نبود شاید انقلاب هم اتفاق نمیافتاد چه رسد به آنکه ما بعد از نزدیک به 26 سال مجبور باشیم این همه ضرر و زیان را تحمل کنیم.
اگر مداخلات آمریکا با کودتای 28 مرداد 1332 حکومت قانونی و دموکراتیک مصدق را سرنگون نکرده بود نه رژیم شاه بعد از این تاریخ مانده بود نه ملاها هیچگاه به حکومت رسیده بودند که امروز 50 سال بعد ما مجبور به سرنگونی آنها شویم.
آنهایی که در دستگاه عریض و طویل آمریکا قدرت را بدست گرفتهاند به نئوليبرال معروف شدهاند که اگر نگاهی به روشها و منشهای آنها بیندازیم به وضوح تولد نئوفاشیزم را خواهیم دید، تنها این نوزاد بد ترکیب هنوز به رشد کافی نرسیده است تا بتوان کراهت آن را به وضوح دید. پس از دگردیسی چهره کریه نئوفاشیزم از پشت صورتک بدترکیب این هیولا نمایان خواهد شد.
آنهایی که گمان میکنند آمریکا برای نجات ایران از دست ملاها لشکر کشی خواهد کرد و بدون خونریزی کشور را بدستشان خواهد داد شاید بد نباشد نگاهی به این مطلب بیندازند. ماشین جنگی آمریکا یک هیولای خطرناک، متوحش و بیمار است.
دل بستن به این یا آن قدرت خارجی مرا بیاد داستان بلدرچین و جوجههایاش میاندازد که در کتابهای دبستان میخواندیم. و پند و اندرز بلدرچین مادر را بخاطر بسپاریم و همچنین این مثل معروف را که میگوید “کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من” و برای سرنگونی حکومت آخوندی از بازوی توانای خود استفاده کنیم البته اگر خواهان ایرانی مستقل و آزاد هستیم.
هشداری هم به آنهایی که گمان میبرند اروپا بهتر از آمریکاست. سخنان “كمیسر روابط خارجی اتحادیه اروپا” را بخوانید اینها هر چقدر هم که سعی میکنند چهره خود را در پشت شعارهای دموکراسی خواهی پنهان کنند عاقبت موفق نمیشوند و دم خروس نمایان میشود. ایشان پس از گفتن چند جمله در دفاع از دموکراسی:
«اروپا و آمریكا درباره ضرورت جایگزینی دمكراسی در ایران و سوریه متفقالقولند، اما درباره راههای رسیدن به آن با یكدیگر اختلاف نظر دارند.»
یک مرتبه جملاتی بدون کنترل از دهانشان بیرون میافتد که مقاصد پلیدشان را نمایان میکند:
«اتحادیه اروپا در جریان مذاكرات خود با ایران تلاش كرده است در زمینههای تجارت و همكاری با یكدیگر به توافق برسند.»
این سخنگو در ادامه با اشاره به اظهارات آمریكا مبنی بر اینكه طرح اروپا درباره ایران “مكمل” سیاست آمریكا است، ابراز خرسندی كرد.
مگر نه اینکه حکومت آمریکا یک حکومت سرمایهداری است. پس باید از دوستان پرسید آیا تا کنون سرمایهداری را دیدهاید که نقش بنگاه خیریه را بازی کرده باشد و در امور خیریه شرکت کند!؟ آمریکا و اروپا مثل همه سرمایهداران در هر مراودهای ضرر، زیان و ریسک را محاسبه میکنند و بعد برای منافع خود دست به کار میشوند. حالا یا ما (ایرانی ها) هشیاریم و فاکتورهای مورد محاسبه را به گونهای تغییر میدهیم که ضرر حمله به ایران بیشتر از منفعت آن بشود تا بلکه آنها را مجبور به عقب نشینی کنیم یا خوشباورانه به امید ناجی، آنها را در اجرای نقشههای پلیدشان راحت میگذاریم تا هرچه بخواهند برسرمان بیاورند. در حالت دوم باید توجه داشته باشیم که گناه از خودمان بوده و بعد دیگران را متهم به این یا آن جرم نکنیم.
اهداف آمریکا و اروپا روشنتر از آن است که بتوان با اما و اگرهایی ملت را فریب داد اینها پیگیر منافع خود هستند و بزودی خواهید دید یا با این رژیم به توافق خواهند رسید یا آنرا سرنگون خواهند کرد و رژیمی دست نشانده بجای آن خواهند نشاند. البته هنوز آلترناتیو سومی هم در کار است البته اگر ملت ایران بخواهد و برای آن حاضر به پرداخت هزینه مربوطه باشد در غیر این صورت روز از نو روزی از نو یک حکومت دست نشانده و دوباره بعد از یک دوره بیست سی ساله دوباره نسل بعد باید همین مرارتها را مجددا تجربه کند.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 2:15 am در بخش: بدون دسته بندی