Jan 13 2003

در سفری که به یران

نوشته:     :::       Comments Off on در سفری که به یران

در سفری که به یران داشتم دوست خوبم که مقیم اروپاست نیز به ایران آمد و چند روزی را با هم بودیم. نامبرده که گاه گاه مطالبی را برای من میفرستد و با نام “خوش نظر” در این صفحه درج می‌شود، مطلبی را برایم فرستاده که قبل از آوردن مطلبش گوشزد میکنم که برداشتهای او از ایران دقیقآ برابر برداشتهای خود من و حتی کسان دیگری که بتازگی به ایران رفته‌اند دیدم، بهمین خاطر آنرا در زیر خواهید خواند، امید است که نوشتن این سطور کمکی به حل معضلات اجتماعی میهنم کرده باشم.
دستاوردهاي تازه از سفر به ايران
چيزي كه مينويسم شايد بمزاج خيلي ها از راستاهاي گوناگون سازگار نيايد ولي چه باك از ايشان، زيرا اينها همه برداشتهاي من از سفر اخيرم به ايران پس از شش سال ميباشد و تا زمانيكه احساسات من از وطنم و هموطنانم چيزي باشد كه اكنون مينويسم، از ديد من نبشته هايم معتبر خواهد ماند. فقط ميگويم كه اين نبشته جنبه سياسي ندارد و بايد كه از زاويه ديد اجتماعي و سلوكي نگريسته شود.
در بدو ورود به ايران پس از شش سال، در فرودگاه از آن سختگيريهاي بيدليل و نفرت انگيز گذشته چيزي مشاهده نكردم. بنظر ميرسيد كه چيزي عوض شده است. ماْمورين فرودگاه مهربانتر بودند و دلشادتر از گذشته. اين به خودي خود به هيچ معنايي نميباشد فقط ميگويم كه راحت تر از گذشته بود. ولي در خارج از محيط فرودگاه بنظرم آمد كه مردم عادي اشتباهات جامع خود را كما في السابق انجام ميدادند. اشتباهاتي شبيه داناي هرچيزي بودن ، انتقاد كردن بي وقفه بدون ارائه كردن راه حل ، قبول نكردن مسئوليت به هيچ وجهي و بدتر از هرچيزي گمان به اينكه هر چيزي كه بد باشد يقيناْ از سوي رژيم آمده و اين دولت است كه مسبب تمامي بدبختيها و معضلات است (البته دولت يا دولتهاي موجود و بيش از هر چيز نهادهاي زالوگونه غير دولتي در ايران مسبب بسياري از گرفتاريها هستند و در اين جاي هيچ شكي نيست) و اينكه هرچيز كه جاي رژيم حاكم را پر كند لاجرم بهتر از آن خواهد بود. گويي كه خود براي آينده هيچ برنامه اي ندارند و تصميم هم ندارند كه برنامه اي ارايه كنند فقط و فقط منتظر كسي يا چيزي ميباشند كه ايشان را از منجلابي كه خود نيز يكي از مسببين قاطع آن ميباشند، رها بخشد. براي مثال اشاره ميكنم به صندوقهاي صدقه كه به فراواني در گوشه و كنار شهر وجود دارند و همگي ميدانند كه محتويات اين صندوقها سر از كجاها در ميآورد و اين مسئله كه مراكز اداره كننده و بهره بردار از صندوقهاي صدقه خود يكي از مخالفين داخلي رژيمي و رياست جمهوري و مجلسي ميباشند كه مردم خودشان انتخاب كرده اند ، ايشان را پريشان نگردانده و كماكان به پر كردن اين صندوقها مشغولند (مالياتي كاملاْ مستقيم و داوطلبانه و نه به ميزان كم البته نه به دولت) و اين در حاليست كه اگر مجلس و رئيس جمهور منتخب خود ايشان خداي نكرده صحبت از بالا بردن ماليات كند (چيزي كه البته تا كنون انجام نگرفته است) آنهم بمنظور سبك تر كردن مخارج دولتي و اجراي طرحها و پروژه هاي مردمي و ملي، فرياد ايشان به آسمان برخواهد خواست.
در شهر مامورين شهرباني سعي در مهار كردن سيل لجام گسيخته خودروها را دارند كه بدون رعايت هرگونه موازين راهنمايي و رانندگي كرم وار و جنون آميز در حركتند ولي مردم عادي بجاي يادگيري و فراگيري قوانين، به رانندگي بي محاباي خود ادامه داده و ضمن نثار نمودن دشنام به هرچيزي كه رنگ و بوي دولتي دارد گوشزد مينمايند كه در كشورهاي خارجي (منظورشان به احتمال زياد اروپايي و آمريكايي است گويي هفته اي چهار روز را در اين كشورها بسر ميبرند ) جمله مردم مطابق قانون عمل ميكنند (تفسير اين جملات از سوي من : بدون شرح). بر سر چهار راهي به جواني كه ميخواست از ميان چهار راه و انبوه خودروها عبور كند و بوسيله مامور راهنمايي برگردانده شده بود، از سر خير گفتم كه مامور هرچند كه داري رتبه دولتي و ملبس به پوشاك شهرباني است (چيزي كه به خودي خود شخص را در برابر فرد شخصي ايراني گناهكار ميسازد) ولي راست ميگويد در جوابم گفت چه را راست ميگويد؟ ماست ميگويد ( بستن قافيه به جملات از هنرهاي ظريفه ايراني ميباشد و فقط صد افسوس كه با هيچ منطقي همراه نيست) اگر دولت راست ميگويد بايد كه بر سر هر گذري مامورين راهنمايي بگمارد تا مشكل حل گردد. بيچاره نميدانست كه دارد بطور ضمني اعتراف ميكند كه مردم به خودي خود قادر به فكر كردن و احترام گذاشتن به مقررات راهنمايي و رانندگي كه الزاماْ اصلاْ هم سياسي نميباشد، نيستند و احتياج به قوه قهريه شهرباني بر سر هر كوي و برزن دارند تا بر سر عقل آيند و اندكي به مقرارت راهنمايي و رانندگي احترام گذارند تا شايد از ميزان مرگ و ميرهاي آنچناني كه خود ايشان را از همه بيشتر رنج ميدهد كاسته گردد. اميد مردم بيشتر به اين است كه رژيم احتمالي آينده يكشبه تمامي مشكلات سياسي، اجتماعي و مالي ايشان را حل كند، بدون اينكه مردم مجبور شوند براي آن سر انگشتي خم نمايند. دكان تمامي كسانيكه با مژده حل مشكلات بوسيله اين و آن در كمترين زمان ممكن و بدون هيچگونه تغييري در عادات و روحيات توده مردم، به بحثهاي متداول در زندگي روزمره وارد ميشوند، شديداْ گرم ميباشد و واي به حال كسي كه در كنار انتقاد از رژيم به خود اجازه داده و از مردم عادي نيز انتقادي نمايد.
ادامه دارد
خوش نظر

نوشته: در ساعت: 3:14 pm در بخش: بدون دسته بندی

Comments Off on در سفری که به یران  |           

Comments are closed.

اخبار و مطالب خواندنی