Apr 13 2003
خانه از پاي بست ويران
خانه از پاي بست ويران است
خواجه در بند نقش ايوان است
بالاخره مجمع تشخيص مصلحت رژيم به اين نتيجه رسيد كه بايستي مذاكره با آمريكا را شروع كرد، اينرا رئيس مجمع تشخيص مصلحت رژيم در مصاحبهاي با آقايان عباس ملكي و محمود واعظي بيان داشت. قابل توجه است كه اين هر دو از معاونان وزارت امور خارجه در زمان رياست جمهوري آقاي رفسنجاني بودند. سئوالها زياد هستند كه در اينجا فقط به ذكر چند نكته اساسي ميپردازيم.
هنوز صحبت از مجمع تشخيص مصلحت رژيم ميباشد و همگي ميدانيم كه مصلحت رژيم و مصالح ملي با يكديگر در تناقض بوده و هستند. آقاي رفسنجاني به اين موضوع و رفع مشكل هيچگاه اشاره نكردهاند. آيا از ديد ايشان بايستي مذاكراتي با آمريكائيها انجام گيرد تا طي آن قوام هيئت حاكمه تضمين گردد و يا اينكه اراده ملي كه عمدتاْ با سياست جهاني تناقضي ندارد فرصتي يابد تا براي حفظ موجوديت خويش و فراهم نمودن زمينههاي لازم براي وفق دادن خويش با جهان مترقي، ملاقاتهاي لازم در سطح بينالمللي را انجام دهد بدون اينكه هويت ملي خود را قرباني اين و آن كند؟
آقاي رفسنجاني رابطه و يا عدم رابطه با آمريكا را از معضلات سياست ايران دانسته و حل اين معضل را از وظايف رهبري ميداند. آقاي رفسنجاني فراموش كردهاند كه هر گاه ايران به كوششي براي ايجاد رابطه مناسب با آمريكا پرداخت، خود ايشان يكي از كساني بودند كه اينگونه اقدامات را تقبيح و تكفير مينمودند و اكنون نيز با نگرش كاملي كه از آقاي خامنهاي دارند اين مهم را به ايشان واميگذارند تا هم بار مسئوليت مستقيم را از شانه خود برداشته باشند و هم اينكه از پشت پرده و در لواي رياست مجمع تشخيص مصلحت رژيم مستقيماْ در جريان چند و چون چنين مذاكرات احتمالي قرار داشته باشند و چيزي را از دست ندهند و از چيزي عقب نمانند.
آقاي رفسنجاني هنوز نميخواهند كه باور كنند كه سيل نارضايتي ملت ايران از كردههاي رژيم بيش از آنستكه كه حتي كشوري بمانند آمريكا بتواند و يا بخواهد با پشتيباني امثال ايشان در مقابل اين موج عظيم قرار گيرد و گرفتاريهاي شخصيتي بيشتري را براي خود در سطح جهاني فراهم سازد.
بزرگترين سلاح در دست رژيم ايران كه تا كنون توانسته بود به دوام ايشان بينجامد، نفت و درآمدهاي حاصله از آن بود كه بنظر ميرسد با نفوذ مستقيم آمريكا بر منابع نفتي عراق و كويت و امكانات اين كشور در جمهوريهاي سابق شوروي اين سلاح برائي گذشته را ديگر نداشته باشد، طيف عظيم مردم هم كه همچنان ناراضي و بي برنامه براي آينده خويش باقي ماندهاند، روياي سرمايه گذاري خارجي در ايران هم كه بدلايل وضعيت بیثبات اقتصادي و ناپايدار اجتماعي سياسي به واقعيت نپيوست، گلوهاي نورچشمان هم كه همچنان گشاد مانده است و حتي عدهاي در پي آنند كه در آخرين لحظه آخرين تلاش خود را در چپاول بيتالمال انجام دهند تا بتوانند در آينده به گوشهاي خزيده و چند صباحي همچنان راحت زندگي كنند. بنظر ميرسد كه اوضاع دارد به آرامي از كنترل سران رژيم خارج ميشود. در چنين حالي ميتوان به چون و چراي آشفتگي سران رژيم و اظهارات ضد و نقيض ايشان پي برد.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 1:39 am در بخش: بدون دسته بندی