Jul 26 2005

المامور معذور!

نوشته:     :::       13 پیام

آهای ملت کجای کاریت؟ آقا بعد از رفتن به ایران یقینا شغل شریف شریعتمداری را به عهده گرفته. این روزها کسی برای شریعتمداری تره هم خورد نمی‌کنه، بهمین خاطر این آقازاده قراره جایگزین حضرت شریعتمداری بشه.
حضرت شریعتمداری (ببخشید درخشان) می‌فرمایند:

کسی که بیشتر از همه می‌خواهد گنجی بمیرد، جورج بوش، رییس جمهور آمریکا است، نه خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی.
نومحافظه‌کاران آمریکایی، ناامید از از تغییر حکومت ایران به روش نظامی، مدت‌ها است که تصمیم گرفته‌اند حکومت ایران را به کمک اپوزیسیون خارجی و نارضایتی داخلی از هم بپاشند. اگر دقت کنید از چند ماه پیش آرام آرام دارند لوازم این کار را فراهم می‌کنند: پول که تا بخواهید به بهانه‌های مختلف از کنگره گرفته‌اند، ایده‌ی چترمانند (رفراندم) برای متحد کردن اپوزیسیون را با زرنگی از محسن سازگارا قاپیده‌اند، و حالا هم منتظرند که با مرگ گنجی قهرمان سمبولیکی را هم که برای زیر چتر گرفتن حداکثر اپوزیسیون و مردم عادی ایران نیاز دارند به دست آورند.
گنجی زنده به درد بوش نمی‌خورد، چون حرف می‌زند، عقیده دارد، می‌فهمد و فکر می‌کند. کسی هم که اهل این جور کارها باشد به درد قهرمان سمبولیک شدن نمی‌خورد، چون هر روز ممکن است علیه خود جورج بوش و دخالت آمریکا برای تغییر رژیم ایران از بیرون موضعی بگیرد و حرفی بزند.
دقیقا به همین دلیل است که خامنه‌ای دوست ندارد گنجی بمیرد. چون آن قدر باهوش هست که بداند با این کار بی‌خود و بی‌جهت شهیدی درست می‌کند که تا سال‌های سال دنیا با آن توی سر رژیمش خواهد زد.
از طرف دیگر جمهوری اسلامی خوب بلد است آدم‌های ساده مثل گنجی و عبادی را بازی بدهد (با ترویج ایده‌ی تحریم انتخبات، بدون کوچکترین مزاحمت رژيم) تا نتایج دلخواهش (انتخاب احمدی‌نژاد) را از وجود آنها بگیرد.
+
این تحلیل هم یقینا دستورش از تهران رسیده. چرا!؟ برای اینکه دارند یک نوع نظرسنجی می‌کنند ببینند مزه دهن ملت مخصوصا جوانان که می‌تونن درصورت کشته شدن گنجی برای رژیم دردسر درست کنند را بفهمند. بهمین خاطر هم هست که سایت اصلاح طلب گویانیوز به مطلب آقا لینک داده تا هرچه بیشتر خواننده داشته باشه از طرفی هم آقایون اصلاح طلب بسیار از دست گنجی بخاطر تحریم گچی هستند و بدشان نمی‌آید در پروژه سر به نیست کردن او با رژیم همکاری کنند. با نوشته آقا می‌خواهند زمینه را آماده کنند تا بعد از عملی شدن پروژه سربه نیست کردن گنجی گناه کشته شدن او را هم بیندازند به گردن بوش. انگار بوش و دستگاه عریض و طویلش نیاز به این گونه مانورها برای سرنگون کردن حکومت آخوندی دارد! در ضمن حضرت آقا باید به عرض مبارک برسانم که اگر بوش بخواهد بودجه برای سرنگونی رژیم تهیه کند حتی نیازی به کنگره هم ندارد، کافی است یک سفر وزیر خارجه یا دفاع شان را بفرستند خدمت عرب‌ها دم کلفت و بودجه آنرا مثل بودجه کنترا و دیگر بودجه‌های مخفی مشابه تهیه کنند.

نوشته: در ساعت: 4:49 am در بخش: ملای حیله گر

13 پیام  |           

13 پیام به “المامور معذور!”

  1. niki says:

    سلام
    حيف اغلب آی اس پیها وب لاگ شما رو باز نميکنند

  2. Saeed says:

    Dear Hassan Agha,
    I am glad you brought this matter up. Althogh he (Darakhshan) is so thick-skin to worry about any criticism. As you said before, he is and will be “Bacheh Akhond” and should be ignord.
    Ba Drood
    Saeed

  3. نسرین says:

    خیلی وقته که تحلیل های آبکی حاج حسین رو نمی خونم!بذارین به حال خودش باشه!برای من یکی که مهم نیست ایشون چی می گن!!
    راستی خُسن آقای عزیز،می تونم ازتون خواهش کنم حالا که لطف کرده و به وبلاگ من لینک دادی،اون ذر رو اصلاح کنی به در؟..ممنون میشم.
    راستی،خیلی ممنون بابت چنچه.خدائی تو این غربت کلی به درد من می خوره.

  4. باور کنید نسرین خانم این شچم هم از بس که روی مونیتور خیره شده داره کم سو میشه این نقطه که هیچ اگر از این بزرگتر هم باشه گاهی اوقات نمی بینم باید حتما برم یک عینکی چیزی بگیرم تا بلکه چشم هام روشن بشه.
    درستش کردم التبه هنوز بعد از اینکه شما هم گفتید من اون نقطه رو ندیدم ولی همین طوری کورما کورمال رفتم پاکش کردم بجاش دال گذاشتم

  5. سلام … داشتیم، چند وقتی بود از دستش راحت بودم. دوستانی که بهشان سر میزدم دیگر لینکی و درباره اش نمینوشتند … نمیشود مطالبش را خواند و عضبانی نشد … بیکاری!!!

  6. آرمین جان فکر نمی کنم اگر چشمهایمان را برروی اینگونه مسائل ببندیم خودبخود مفقود می شوند اینها مشکلات ما هستند. باید آنها را ببینیم و تحلیلشان کنیم تا بتوانیم از دستشان خلاص شویم در غیر اینصورت تا ابد به دم ما چسبیده خواهند ماند

  7. گيسو says:

    قحط الرجال که ميگن همينه ديگه…
    يک بچه هم چنين استدلال هایی نداره…

  8. سلام … خسن اقا جان، فکر کنم حتی یک کور هم متوجه بشود که اصلا این سخنان معنی ندارد، کسی که چنین تحلیل میکند (مجبوری فرستادی و پست جدیدش خواندم) که حکومت ایران بخاطر پیشرفت دمکراسی و حقوق بشر گنجی را نخواهد کشت که از تحلیل نمیترسد، برو بخون چی نوشته!!! معنی و مفهوم ندارد، و این را چی میخواهی تحلیل کنی، فقط عصبانی میشوی!!! ….. درمورد اروپایی ها (البته اکثریتی و نه همه): دقت کنی وقتی حرف از دنیا میزنند، منظورشان فقط غرب هست. نه اینکه خونشان را رنگینتر میدانند بلکه فقط خودشان را آدم حساب میکنند، مخالفت اکثریتشان هم با جنگ عراق بخاطر دلسوزی برای عراقی نبود، بلکه میترسیدند آنچه در لندن اتفاق افتاد اینجا هم اتفاق بیفتد ….فعلا پلیس المان دستور شلیک ندارد، اما چندی پیش مسیرم از خط مترو رد میشد و دو موتور سوار پلیس همراهیم کردند؛-) …. کول پشتیم هنوز همراهم هست اما از وقتی که شنیدم در بلژیک یک پاکت گوشت را منفجر کردند دیگر بزمین نمیگزارمش ؛-) …. منهم تمام وقت وقتی توی واگن نشسته بودم داشتم از خنده میمردم و الان بهش فکر میکنم خنده ام بند نمیاد . اما یک لحظه ای که بیرون واگن ایستاده بودم و نگاه کردم و نیم واگن پر بود و نیمه دیگر خالی و فقط یک سیه چرده، خنده ام بند آمد … همچین صحنه در اصل اینجا هرگز نمیبینی، وقتی نیمکتی خالی هست، میروند انجا مینشینند تا در کنار هم ننشینند

  9. آرمان says:

    جواب ملا حسين درخشان،
    ۱- آزادی و دمکراسی در ایران از استقامت و پایداری (و حتی مرگ) گنجی منفعت میبرد این دقیقاً مفهوم فدارکاری و قهرمان بودن است (همان مفهوم که شما آشغالها بهنود،‌ نبوی و درخشان سعی بر سخره اش گرفته اید). برای همین هم هست که آزاد اندیشان قهرمانان را گرامی میدارند. قدیمها میگفتند از خون جوانان وطن درخت آزادی آبیاری میشود. اینرو خود گنجی هم قبول داره و برای همین هم هست که برایش جانش اهمیتی نداره. اما اگر کسی این “منفعت” را به معنی “آرزوی مرگ” برای گنجی تعبیر کند نهایت بی شرفی است.
    مثل آنکه ما بگوییم که شریعتی، تختی و … مرگشان باعث ضربه اساسی به دیکتاتوری شاه شد پس (بنا بر منطق احمقان) خود انقلابیون این بزرگواران را کشتند ! البته این منطق منافقانه چیز جدیدی نیست. مثلاْ کیهان و جنتی بلافاصله بعد ار انفجارات تروریستی لندن گفتند که کار کار خودشان (غرب)‌ است ! چرا که اینها با این کار اعمالشان را توجیه میکنند ! اون احمق ها گفتند که ۹۱۱ هم کار خود آمریکایی ها بوده.
    بنابراین جای تعجب نیست که این آخوند درخشان بعد از همدست شدن با مافیای هاشمی و رای دادن به او هم اکنون با کیهان هم جبهه شده. اگر دقت کنید تمام حرف های این احمقان (بهنود،‌ نبوی، درخشان و اسهال طلب ها) برگردان حرفهای کیهان و مرتضوی است (منتها با شعار آزادیخواهانه). هر دو گروه میگویند:‌ “‘گنجی احمق است و میخواهد قهرمان شود و بازیچه دست غرب شده !”
    ۲- {…جمهوری اسلامی خوب بلد است آدم‌های ساده مثل گنجی و عبادی را بازی بدهد (با ترویج ایده‌ی تحریم انتخبات، بدون کوچکترین مزاحمت رژيم) تا نتایج دلخواهش (انتخاب احمدی‌نژاد) را از وجود آنها بگیرد….}
    یکی نیست به این احمق ملا درخشان بگه یک طور حرف میزنی انگار حکومت هاشمی اصل (اِند) دمکراسی و آزادی بود و با آمدن احمدینژاد (شاگرد هاشمی) ما این فرصت طلایی را از دست دادیم !!
    این احمق دیگه اینور نمیگه با آمدن هاشمی به ۱۶ سال قبل برمیگشتیم. دیگه اینو نمیگه که با آمدن هاشمی فرقی در بازی نمیکرد و کیهان باز هم میگفت:‌ “مردم فرزند انقلاب را ریئس جمهور کردند و به نظام رای دادند” ديگه اينو نميگه که در يک انتصابات دیکتاتوری آوردن يک مزدور به راحتی یک تلفن زدن است. ديگه اينو نميگه که احمقی نژاد و هاشمی هر دو فرزند نامشروع ولی وقيح هستند و برای ديکتاتوری و ما قربانيان ديکتاتوری فرقی چندانی ندارند. ديگه اينو نميگه که رژيم فقط به “تعداد” رای اين گوشکوب ها احتياج داشت و نه به “نوع” رای. اينو نميگه که با رايش به هاشمی، در دام رژيم گرفتار شد و تمام جناياتشو مشروع کرد.
    يکی نيست به اين احمق های دورو (بهنود، نبوی، درخشان) بگه که اين چه جور دمکراسی و آزادی است که از زير عبا هاشمی بايد بيرون بياد ؟ و چرا تمام جهان متمدن مخالفش است. چرا تمام جهان متمدن و صاحب دمکراسی تحريم انتخابات ديکتاتوری را سفارش ميکنند ؟ اين جور دمکراسی و آزادی به درد عمه حسين درخشان ميخوره.
    يکی نيست از اين ستون پنجم (بهنود، نبوی، درخشان) بپرسه که در کدوم کشور دمکراسی و آزادی به روش لاکپشتی و با تایید ديکتاتور بوجود آمد که ایران دومیش باشه ؟
    بيخود نيست که ملا حسین درخشان رفت ايران و مورد لطف حکومتيها قرار گفت. اين گوشکوب و گروه ۳ نفرش حسابی در خدمت رژيم شدند. خودشون و همه هم اينرو ميدونند.

  10. faranak says:

    يکی از مشکلات اساسی جامعه همينه که گوساله هايی مثل درخشان به عنوان نخبه و روشنگر معرفی ميشوند و گوساله های ديگری هم اين احمقها را روشنگر ميدانند و در تائيد حرفشان برايشان در وبلاگشان کامنت ميگذارند. زمانی نويسندگان، سياستمداران و به اصطلاح نخبگان از مردم جلوتر بودند ولی الان شرايط در جامعه ما طوری شده که اکثر اينها سعی ميکنند خودشان را همسو با مردم نشان بدهند. برای همين است که به محض اينکه يکی از اينها سوتی ميدهد (مثل همين به قول آرمان ستون ينجم) دنبال ۱۰۰۰ راه برای توجيه گندی که زده است ميگردد.
    خلاصه اينکه اين کثافتها را زياد جدی نگيريد و به آنها بها ندهيد.

  11. faranak says:

    در ضمن جا دارد که از خسن آقا بخاطر انعکاس نظرات خوانندگان بدون سانسور تشکر کرد، چيزيکه بسياری از وبلاگ نويسان به آن بهای چندانی نميدهند.

پیام:

اجباری، نمایش داده نمی‌شود

Spam protection by WP Captcha-Free

اخبار و مطالب خواندنی